تاریخ مختصر انسان
یافتههای علمی، از جمله یافتههای دیرینانسانشناختی، باستانشناختی و همینطور یافتههای علم ژنتیک، امروز به خوبی به ما نشان میدهند که همه ما انسانها، با وجود همه تفاوتهایمان، به یک گونه زیستی تعلق داریم، انسان خردمندِخردمند. آشنایی با تاریخ این گونه زیستی، قدم مهمی برای آشنایی با گذشته مشترکی است که امروز همه ما را به هم پیوند میدهد.

فصل اوّل: پیش از تاریخ
از ۲۵۰ هزار سال پیش تا ۵ هزار سال پیش
نخستین اجداد انسان خردمند احتمالا در حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار سال پیش پدیدار شدهاند. برای دهها هزار سال، اجداد ما در گلههای بسیار کوچکِ شکارچی-آذوقهچین، مدام به دنبال منابع غذایی در حرکت بودند. تنها از حدود ۱۲ هزار سال پیش، بدنبال گرم شدن زمین و اهلیسازی گیاهان و جانوران، آنها به تدریج یکجانشین شدند و جمعیتشان بیشتر شد. این آغاز شکلگیری نخستین جوامع بود که به تدریج اما به شکل مستمر پیچیدهتر شدند. در فصل اوّل، سراغ اجداد پیش از تاریخمان میرویم.

فصل دوّم: دنیای باستان
از ۵ هزار سال پیش تا ۵۰۰ میلادی
دوران باستان، کم و بیش از ۵ هزار سال پیش، همزمان با گسترش «کشاورزی تخصصی» و پدیدار شدن نخستین شهرها شروع میشود و تا نیمه هزاره اول پس از میلاد ادامه پیدا میکند. طی این دوران، نخستین «جوامع پیچیده» پدیدار شدند و روند پیچیدهشدن جوامع تسریع شد، تمدنهای باستان در کنار رودخانههای بزرگ رشد کردند و از دل آنها، «واحد سیاسی امپراتوری» پدیدار شد. در فصل دوّم، به دنیای رازآلود باستان سفر میکنیم.

فصل سوّم: قرون وسطی
از ۵۰۰ میلادی تا ۱۴۵۰ میلادی
امپراتوریهای باستان، بستر مناسبی برای ظهور و رونق «شبکههای مبادله اطلاعات» فراهم کردند. بین همه، «جاده ابریشم» نامآشناترین شبکه است؛ شبکهای که برای یک دوره کموبیش هزار ساله، از نیمه هزاره اوّل تا نیمه هزار دوّم نقاط مختلف پهنه جغرافیایی آفرو-اوراسیا را به هم متصل میکرد. ظهور و رونق این شبکهها، روند پیچیدهشدن مستمر جوامع را سرعت بخشید، آنها را درهمتنیدهتر کرد و بینشان «وابستگی متقابل» ایجاد نمود. در فصل سوّم، سراغ این شبکهها میرویم.

فصل چهارم: مقدمات دنیای مدرن
از ۱۴۵۰ میلادی تا ۱۷۵۰ میلادی
بحران و احیای شبکه تجاری آفر-اوراسیا، عامل پدیدار شدن یک دینامیزم تاریخی از نیمه قرن ۱۵ میلادی شد. اتصال دو پهنه جغرافیایی که برای هزاران سال از هم جدا بودند، یعنی آفرو-اوراسیا (دنیای قدیم) و آمریکا (دنیای جدید)، به ظهور تغییرات بسیار بزرگ در زندگی انسانها در هر دو پهنه جغرافیایی منجر شد. تحولاتی که به دنبال برخورد دو دنیای قدیم و جدید رخ دادند، تا نیمه قرن ۱۸ میلادی، مقدمات «دنیای مدرن» را فراهم کردند. در فصل چهارم، برخورد دودنیا و اثرات آن را مرور میکنیم.

فصل پنجم: عصر تحولات بزرگ
از ۱۷۵۰ میلادی تا ۱۹۱۴ میلادی
روندی که از نیمه قرن ۱۵ شروع شده بود، تا نیمه قرن ۱۸ میلادی، زمینه مساعدی برای «تحولات بزرگ» و آغاز «دوران مدرن» فراهم کرد. از نیمه قرن ۱۸ میلادی، دورانی که با عنوان «عصر تحولات بزرگ» میشناسیم شروع شد؛ انقلابهای سیاسی، انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی، گسترش علم و فناوری و افزایش خارقالعاده سرعت تحولات اجتماعی-فرهنگی ناشی از آنها، ماهیت و ویژگیهای بسیاری از پدیدهها را برای همیشه تغییر دادند. در فصل پنجم، سراغ این تحولات بزرگ میرویم.

فصل ششم: قرن بیستم
از ۱۹۱۴ میلادی تا ۱۹۹۰ میلادی
رقابتهای امپریالیستی قرن نوزدهم، زمینه را برای شعلهور شدن آتش جنگ جهانی اوّل فراهم کرد. جنگی که قرار بود "پایان همه جنگها" باشد، اما نشد و پس از وقفهای نسبتا کوتاه، باز از دل آن، آتش جنگ دوّم زبانه کشید. هرچند جنگ دوّم هم آخرین جنگ قرن بیست نبود. قرن بیستم دوران غریبی است؛ عصر انقلابیهای آتشین، ملیگرایی و فرا-ملیگرایی، سقوط امپراتوریهای قدیم و ظهور امپراتوریهای جدید و تحولات غیر قابل باور علمی-فناورانه.

فصل هفتم: عصر جهانیشدن
از ۱۹۹۰ میلادی تا امروز
گسترش وسایل حملونقل، رسانهها و همچنین وسایل ارتباط جمعی (بیش از همه اینترنت)، طی ۴۰ سال گذشته، از دهه ۹۰ میلادی تا امروز، جهان را به هم نزدیکتر و بیش از همیشه «درهمتنیده» کرده؛ این پدیده را با عنوان «جهانیشدن» میشناسیم. البته شاید بتوان گفت تسلط مطلق امپراتوری ایالات متحده آمریکا پس از فروپاشی رقیباش، اتحاد جماهیر شوروی و تمایل آمریکا به یکپارچهسازی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان که خصلت همه امپراتوریها است نیز این روند را تشدید کرده.